آشفته دلان را هوس خواب نباشد....

آشفته دلان را هوس خواب نباشد

شوری که به دریاست به مرداب نباشد

 

هرگز مژه برهم ننهد عاشق صادق

آنرا که به دل عشق بود خواب نباشد

 

در پیش قدت کیست که از پا ننشیند

یا زلف تو را بیند و بیتاب نباشد

 

چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست

نرگس شود افسرده چو در آب نباشد

 

گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت

آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد

 

دوباره دلم هوای نوشتن کرد

سلام

دوستان گلم

خیلی وقته نیومده بودم و خیلی وقته حس و حال هیچکاری رو نداشتم

اما امروز دلم برا اینجا تنگ شده بود اومدم تا دوباره بنویسم ...

ساحل تنها .....